مازیار فلاحی
سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۷ ق.ظ
دلم بشکنه حرفی نیست ... حقیقت رو ازت میخوام
بهم راحت بگو میری حالا که سرده رویاهام
نمیدونم کجابود که دلت رو دادی دست اون
خودت خورشید شدی بی من منم دلتنگی بارون
یه بار فکر منم کن که ... دلم داغونه داغونه ...
تو میری عاقبت با اون که دستام خالی می مونه
دلم بشکنه حرفی نیست فقط کاش لایقت باشه
میرم از قلب تو بیرون که عشقش تو دلت جاشه . . .
دلم بشکنه حرفی نیست ... اگه تو یار و همراه شی
ولی میشد بمونی و کمی هم عاشقم
همه فکرش شده چشمات گاهی دستاتو میگیره
یه وقت تنهاش نزاری که مثل من میشه میمیره دلم بشکنه حرفی نیست
...... فقط کاش لایقت باشه میرم از قلب تو بیرون که عشقش تو دلت جاشه ...!!
۹۴/۰۶/۳۱